تذکر: صوت این درس موجود نیست و متن ذیل از استاد میباشد.
کلام در ضابط و معیار و شناخت مکیل و موزون بود یک ضابط و معیار در گذشته بیان شد. در رابطه با این ضابط و معیار صاحب جواهر سه حرف دارد:
حرف اول این است که ادعای اجماع بر این معیار در مورد بحث غلط است جهت آن این است که در مورد بحث اکثر علما وارد این بحث نشدهاند. ذکری از این شرط نکردند. تبعاً ادعای اجماع غلط است.
حرف دوم این است که این معیار در مسأله دیگر بحث شده است و آن مسأله عبارت است از معاملات ربویه در آنجا علما این معیار را قبول کردهاند.
حرف سوم این است که این معیار در مورد بحث فایدهای ندارد برای اینکه در مورد بحث مهم این است که کجا بیع غرری میباشد و کجا غرری نمیباشد. کجا بیع مجهول میباشد و کجا مجهول نمیباشد؟ در این مهم موزون بودن در زمان شارع چه اثری دارد؟ فعلیه این معیار در بیع ربوی صحیح میباشد و لکن در مورد بحث ناتمام است.
مرحوم شیخ فرمایش اول صاحب جواهر را قبول دارد که ادعای اجماع غلط است و لکن میفرماید احتیاجی به بحث در ما نحن فیه نبوده است.
در رابطه با حرف دوم او میفرمایند: این هم درست است که در باب ربا این معیار بحث شده است.
در رابطه با حرف سوم جواهر مرحوم شیخ سه ایراد بر حرف سوم جواهر دارد:
اشکال اول بر جواهر این است که ادعای شما خلاف واقع میباشد. دلیل آن این است که جملهای از کلمات فقها بر آن دلالت میکند. در این کلمات فقها تصریح کردهاند که آن معیار اختصاص به باب ربا ندارد.
اشکال دوم این است که آن معیار برای مورد بحث بوده است بیان ذلک شما در بسیاری از موارد میبینید یک موضوع است که پنج حکم دارد، چهار حکم دارد مثلاً الکلب نجس، ثمن الکلب حرام، لحم الکلب حرام.
ما نحن فیه از این قبیل است. موزون در اسلام دو حکم دارد:
یک حکم آن این است که فروش بدون وزن حرام است.
حکم دوم موزون این است اگر به جنس واحد این موزون فروش شده است أحد العوضین زائد بر دیگری نباید باشد. شما باید موزون را در باب ربا یا شرائط عوضین تعریف کنید تا هر جایی که موزون موضوع برای حکم باشد مشخص باشد. در ما نحن فیه موضوعی دارید که مکیل است. این مکیل دو حکم دارد: بیع آن بدون کیل باطل است و اضافه احد العوضین بر دیگری حرام است. باید در یکی از دو باب مکیل را مشخص و تعریف کنید. پس ملاحظه کلمات فقها مفید قطع به این است که موضوع هر دو مسأله شیء واحد است. پس اینکه جواهر میگوید تعیین این موضوع در یک جا فایده دارد و در دیگری فایده ندارد صحیح نیست چون موضوع واحد است.
اشکال سوم بر صاحب جواهر این است. دو کلمه را توجه داشته باشید:
کلمه اولی این است هر چیزی که ربوی باشد فروش آن باید مکیل یا موزون باشد. پس اگر در چیزی ربا خواسته باشد بیاید شرط آن این است که شرط صحت بیع آن چیز مکیل و موزون بودن باشد.
کلمه دوم این است که اگر طبق معیار گذشته مشخص شد که گندم در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله موزون بوده است نتیجه این است که گندم ربوی است. پس معیار در مکیل و موزون بودن زمان رسول خدا صلّی الله علیه و آله میباشد.
الی هنا دو فرض روشن شد:
فرض اول این است اشیائی که در زمان رسول خدا مکیل و موزون بودهاند الآن باید به کیل و وزن فروش بشوند.
فرض دوم این است که اگر اشیائی در زمان رسول خدا بدون کیل و وزن فروخته شده است و در زمان ما با کیل و وزن فروش میشود تبعاً بیع آن بدون وزن و کیل صحیح است.
در فرض دوم اشکالی وجود دارد توضیح این اشکال سیأتی.